۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

انسان بزرگ

بزرگی میگوید:
یک چوب کبریت محقر، سر دارد، ولی مغز ندارد.
بنابراین، با کوچکترین اصطکاک فورا آتش میگیرد.
همه انسانهای بزرگ هم سر و هم مغز دارند.

    بنابراین بیاییم عکس العمل فوری انجام ندهیم.

۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

تمرین دوستیابی

بسیاری ازافراد وقتی که می بینند بعضی از مردم، بدون داشتن ویژگیهای خاصی و با ظاهری بسیار ساده،  مانند یک آهن ربا دیگران را به سوی خود جذب میکنند و دوستانی صمیمی  پیدا میکنند
 از خود میپرسند راز این موفقیت چیست؟ خوب ساده است،  این آدمهای به ظاهر معمولی الفبای دوستی را رعایت میکنند.
شاید اگر ما هم این الفبا را یاد بگیریم و نکاتش را رعایت کنیم  دوستانی از این دست نصیبمان شود!!
جلب اعتماد   
اعتماد دیگران هر چه قدر محکمتر باشد پایه های دوستی به همان اندازه محکم میشود.اعتماد دیگران به شما زمانی شکل میگیرد که اعتماد به نفس خوبی داشته باشید، خوش قول باشید.
خوب گوش کنید
گوش کردن یکی از مهمترین نیازهای انسان در روابط اجتمایی است. وقتی با دقت به حرف کسی گوش می دهید بهش ثابت میشه که برای شما اهمیت داره. یه بزرگی گفته: بی اعتنایی بالاترین حد خشونت است.
تحقیر ممنوع
موقع عصبانیت از دوستانتان فاصله بگیرید.هیچ وقت آنها را مسخره نکرده و از کلمات تحقیرآمیز استفاده نکنید.
خودتان باشید
تلاش نکنید تا به واسطه عمل کردن به شکلی که دیگران از شما توقع دارند، خود حقیقی تان را از بقیه مخفی نگه دارید. این فرصت را به طرف مقابل بدهید تا سبک و سیاق معمول زندگی،علایق و باورهای  شما را بشناسد و دریابد که با شما سازگار است یا نه.
منطق و احساس
یه ارتباط خوب ایجاب میکند که به زبان منطق و احساس صحبت کنیم، درسته که دوزبان متفاوت هستند ولی در کنار هم که باشند معجزه میکنند

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

بیگانه از خود!

دوست داریم خود را دیگری ببینیم. انگار از خود واقعیمان بیزاریم و توهم یک شخصیت خیالی  را داریم. نمیپسندیم که  شخصیتی مستقل داشته باشیم . و حتی دوست نداریم این مساله را واکاوی کنیم که چرا اینگونه هستیم.
 به نظرم این یک انحراف شخصیت  است یا به نوعی الینه شدن، از خود بیگانگی و خود را دیگری فرض کردن است!
خود، خويشتن، شخصيت و هويت مفاهيم بسیار درخشانی هستند و این همه سرمايه‌هايي هستند كه شخص از تاريخ و فرهنگ و مذهبش به ارث میبرد.
و شروع  تمام آسیبها، از تحقیر و مجروح شدن همین خود، شخصیت و هویت است، به گونه ای که از خود هیچ اختیاری ندارد، و حتی انتخاب برایش دشوار میشود و....

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

ترس و تغییر

ترس چه موقع سراغ ما میاید؟ تا به حال بر ترس خود غالب شده اید؟ میتوانید هنگام ترس کنترل خود را از دست ندهید؟
تلاشم نگارشی بر روانشناسی ترس نیست، و ترس مورد نظرم ، ترس از یک هیولای بی شاخ و دم هم نیست.
ترس زمانی بر ما چیره میشود که ما نتوانیم بر عامل آن غلبه کنیم.
امروزه این عوامل ترس به عوامل فرهنگی، اقتصادی،صنعتی و سیاسی تبدیل شده اند.
از ترس ایجاد تغییر، فضا را می بندیم، تخریب می کنیم تا کسی نتواند غیر از ما را ببیند و انتخاب کند.
به نظرم این بستن  فضا اصلا به سود هیچ کس نیست.رقابت همیشه باعث بالا رفتن کیفیت شده است. رقابت باعث عرضه بهترینها میشود.
اگر ما بهترین باشیم و فضا را هم آزاد بگذاریم مطمئنا مردم ما را انتخاب می کنند.
مثلا اگرصنعت ما بهترین است! چرا خودمان را محدود کرده ایم؟ چرا در کلاس جهانی خود را نمی بینیم؟
اگر رسانه ما بهترین باشد،چرا باید از یک شبکه  ماهواره ای با پخش چند ساعته ترسید؟
و........
انگار  بستن فضای رقابت بخشی از اخلاق ما شده است که باید آن را تغییر دهیم.تغییری که نباید از آن ترسید.

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه


اولین نوشته ام!

راستش هیچ وقت نمیخواستم بنویسم ! یعنی اصلا فکر نمیکردم یه روزی دلم بخواد بنویسم !

وقتش را هم نداشتم، آخه من نویسنده نیستم! ولی مینویسم تا یاد بگیرم چون یه جایی یه آدم بزرگی گفته بود:

کوشش اولین وظیفه انسان است.

امروز اولین فرهاد نوشت را نوشتم

این دسته گل هم تقدیم به اولین خواننده های من